خرید البوم عکس و سایر وسایل سیسمونی
امروز پنجشنبه بیست و سوم فروردین ماه نود و هفت است وهنوز هوا بارانی است من اینروزا از درد کمر و پا مدام می نالم و به احتمال زیاد سیاتیک بارداری گرفتم . صبح را در خانه ماندیم .مامان جون فروغ تماس گرفتند و حال و احوال پرسیدند و از شیطنتهای شما در شکم مامانی پرسیدند . بابا محمد به من سفارش کردند که تا شیراز هستم و می توانم برای خرید سیسمونی اقدام کنم چون ممکنه بعدا به دلیل سنگین شدن وزنم و ورم دست وپام و گرمای هوا نتونم برای خرید سیسمونی گل پسرم به بازار برم ،بعداز ظهر با وجود بارش شدید باران با مامان جون و اقاجون برای خرید لوازم سیسمونی رفتیم.اول برای خرید آلبوم خوشکل برای پسرم به خیا...