ماهان احمدی حیدریماهان احمدی حیدری، تا این لحظه: 5 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

ثبت بهترین لحظات زندگی پسرم

اولین خرید من بعد از زایمان

یکشنبه چهاردهم مرداد این روزا علاوه بر تولد گل پسرم ،در تدارک عروسی خاله سوده نیز هستیم . انشالله 17شهریور عروسی خاله سوده است . امروز با خاله راحله ، عمو حبیب و مادر جون زهرا برای خرید لباس عروسی  رفتیم و شما پیش مادر جون فروغ و بابا محمد موندید .متاسفانه با این شکم ورقلمبیده و اضافه وزن هیچ لباس مناسبی پیدا نکردم اما برای گل پسرم یک عدد پاپوش به شکل گوزن و یک عدد شلوار کوچولو ی ناز نازی خریدم  و ازطرفی آنقدر دلتنگت شده بودم که تحمل دوریت را نداشتم سریع به خانه برگشتیم . خوشبختانه پسر گلم آرام خوابیده بود و بابایی و مادرجون فروغ را اصلا اذیت نکرده بود .بعد از خوردن ناهار ،خاله سوده و عمو پیمان به همرا...
14 مرداد 1397

7 مرداد نود و هفت بهترین روز زندگی من. تولدت مبارک

  امروز یکشنبه هفتم مرداد ماه یک روز خاص و بیاد ماندنی برای من ، بابا جون و کل اعضای خانواده ام بود. دیشب باز فشار خون من بالا رفته بود و هرچه بابا اصرار کرد به بیمارستان برویم قبول نکردم ، شاید یه جورایی اشتباه می کردم . صبح با سردرد از خواب بیدارشدم ، صبحانه خوردم و دودل بودم که با بابا محمد برای نشون دادن جواب آزمایش به مطب دکتر بروم یا نه؟مامان زهرا اصرار داشتند که جواب آزمایش را حضوری ببرم بنابراین دقیقه نودی با مادر جون زهرا تصمیم گرفتیم همراه بابا محمد به مطب دکتر برویم.قبل از رفتن ، جواب آزمایشم را از درمانگاه محمد رسول الله گرفتم ، وای که چقدر مقدار دفع پروتیینم زیاد شده بود سریع به مطب رفتم. برعکس همیشه مطب بسیار شلوغ ب...
7 مرداد 1397

مسمومیت بارداری

امروز شنبه ششم مرداد ماه است هفته قبل  دوبار برای چکاپ و نشون دادن جواب آزمایشها به مطب دکتر رفتم .متاسفانه دفع پروتتینم نسبت به قبل بیشتر شده بود اما خانم دکتر گفتند که جای نگرانی نیست و هنوز برای سزارین کردن شما زوده .دکتر قرص فشار خون برای من تجویز کردند قرار شد که  تا این هفته ، یکبار دیگه آزمایش بدم و جوابشو برای خانم دکتر تلفنی اعلام کنم که متاسفانه امروزنیز جواب آزمایش آماده نشده بود. به خانم منشی تماس گرفتم و گفتم جوابآازمایشم فرداآماده میشود خانم دکتر فردا چه موقع مطب هستند؟ که گفتند فردا صبح ساعت 10 تا 2 بعداز ظهر مطب هستند. امروز بشدت حالم بد بود سر درد و بی حال بودم پا و دستام اینروزا بیشتر از قبل ورم دارند .شب عمه و...
6 مرداد 1397

آزمایش دفع پروتئین

امروز 28 تیرماه  نود و هفت است . دیروز منشی، دکتر ناطقی تماس گرفتند و گفتند فرداصبح ساعت 10 خانم دکتر مطب هستند وحتما برای ویزیت به مطب بیاید . مامان زهرا در خانه ماند تا ناهار برای من ماهی درست کند . من با بابا محمد به مطب دکتر رفتیم .دکتر بعد از معاینات و گرفتن نوار قلب جنین و فشار خون  گفتند که باید خیلی مراقب باشید بعد هم  گفتند همین الان بروید وآزمایش دفع پروتتین  ادرار بدید و جوابشو سریع برای من بیارید.مسمومیت بارداری در کمین شماست.  من وبا با محمد به آزمایشگاه روبروی مطب رفتیم . بعد از گرفتن جواب آزمایش ، خانم دکتر گفتند که از هفته آینده هر روز باید این آزمایشها را تکرا کنید وجوابشو برای من بیارید. وای...
28 تير 1397

تشکیل پرونده برای عمل سزارین

امروز چهارشنبه 27تیر ماه برای تشکیل پرونده و گرفتن نوبت به بیمارستان اردیبهشت رفتم ، مدارک پزشکیم را نشان دادم و بعد از تایید ریس بخش قرار شد صبح روز 14 مرداد برای تکمیل پرونده به بیمارستان بروم .در راه برگشت به آتلیه رفتیم تا عکسهای بارداری را که  آماده شده بودند را  ببینیم و تایید کنیم  که اگر ایرادی نداشتند  برای چاپ آماده شوند. در راه زن عمو اعظم تماس گرفتند و حال و احوال پرسیدند .عصر نیز برای تعویض لباس سیسمونی که از قبل تهیه کرده بودم  به پاساژ شعله رفتیم که متاسفانه چون فاکتور خرید را گم کرده بودیم  فروشنده از ما نپذیرفت و تعویض نکرد. شب نیز عمه جان من با پسر و دخترشون نازی خانم و آقا رضا به دیدن ما آ...
27 تير 1397

فشار خون بالا

امروز سه شنبه 26تیرماه است و شما در هفته سی وپنج بسر می برید .بعد از ظهر به مطب دکتر رفتم و خانم منشی نوار قلب و حرکات  شما را چک کردند و گفتند همه چیز عاد و خوبه اما فشار خون منو گرفتند ،گفتند فشارتون بالاست و باید به خانم دکتر گزارش بدم . سپس با خانم دکتر تماس گرفتند و ایشون گفتند باید هرچه سریعتر برای چکاپ دقیقتر  به بیمارستان مادر و کودک بروم و اگر لازم بود اورژانسی سزارین بشوم. بابا محمد  از این خبر خیلی خوشحال بودند اما من  و مامان جون زهرا ناراحت  و نگران  چون تا زمان سزارین و کامل شدن شما تقریبا چهار هفته دیگر باقی مانده بود.  به بیمارستان رفتیم و بعد از انجام آزمایش و تست نو...
26 تير 1397

گرفتن نامه سزارین

  23 تیر ماهنود و هفت است ، بعد از دوندگی ها و تلاشهای زیاد بلاخره تونستم نامه موافقت سزارین را از دو دکتر بگیرم وامروز  پیش خانم دکتر ناطقی بیرم ،خانم دکتر برای 14 مرداد وقت سزارین دادند و گفتند انشالله هفته آینده برای تشکیل پرونده به بیمارستان اردیبهشت بروید وسفارش کردند که از این هفته باید هر هفته دو بار برای ویزیت و گرفتن  نوار قلب جنین به مطب بیاید واعلام کردند که هفته آینده مطب نیستند اما من برای انجام نوار قلب جنین و گرفتن فشارخون  به مطب برم. خانم منشی اقدامات لازم را انجام خواهند داد و به خانم دکتر تلفنی گزارش خواهند داد. بعد از مطب با مامان زهرا و بابایی برای خرید سرویس تختخواب و مبل برای خاله سوده به...
23 تير 1397

عکس بارداری در آتلیه بنیز

سلام جوجه کوچولوی مامان امروز پنجشنبه 14 تیرماه است وشما درپایان سی وسه هفتگی بسر میبرید.دیشب بلاخره سه تاری را که بابایی  سفارش داده بود ،بدستش رسید و تا صبح از ذوق داشتن این سه تار نگذاشت مامانی خوب بخوابه ، درضمن بابا محمد صدای خیلی قشنگی نیز داره و همیشه تو خونه برای من و شما با اون صدای قشنگش آواز می خونه . بلاخره امروز بعد از اینکه سه بار نوبت آتلیه را بخاطر تصادف ودرگیری بابایی بر ای تعمیر ماشین، تعویض کردیم ،ساعت دوازده ظهر  به آتلیه رفتیم.البته از ساعت ده بابایی گرفتار سشوار کشیدن و درست کردن موهای بنده بودند .ساعت یازده ونیم آماده شدیم وبسمت خیابان چمران ،خیابان نیایش،آتلیه بنیز حرکت کردیم تا ل...
14 تير 1397

تصادف

سلام عشق مادر امروز دوشنبه یازدهم تیر ماه است و قرار بود که من برای ویزیت و چکاپ گل بسرم به مطب خانم دکتر بروم ،بابایی چند روزی است  که تصمیم دارد سه تار بخرد ، قرار شد که بعد از مطب دکتر به بازار انقلاب برویم و بابایی  سه تار بخرد. امروز بعداز رفتن پیش دکتر از اینکه نمیتونستم شما را به روش سزارین بدنیا بیارم ناراحت شدم .چون بایستی از دو دکتر فوق تخصص جز هیئت علمی دانشگاه شیراز نامه بیارم مبنی بر اینکه من به روش طبیعی نمیتونم زایمان کنم که متاسفانه من نتونسته بودم اون دو نامه را تهیه کنم .بعداز  مطب ،بابایی به سمت بازار انقلاب حرکت کرد متاسفانه  مسیر را اشتباه رفتیم و تا مسیر بازار انقلاب را پی...
11 تير 1397