ماهان احمدی حیدریماهان احمدی حیدری، تا این لحظه: 5 سال و 9 ماه و 3 روز سن داره

ثبت بهترین لحظات زندگی پسرم

عکس بارداری در آتلیه بنیز

1397/4/14 22:36
نویسنده : مامان ساره
270 بازدید
اشتراک گذاری

سلام جوجه کوچولوی مامان

امروز پنجشنبه 14 تیرماه است وشما درپایان سی وسه هفتگی بسر میبرید.دیشب بلاخره سه تاری را که بابایی  سفارش داده بود ،بدستش رسید و تا صبح از ذوق داشتن این سه تار نگذاشت مامانی خوب بخوابه ، درضمن بابا محمد صدای خیلی قشنگی نیز داره و همیشه تو خونه برای من و شما با اون صدای قشنگش آواز می خونه . بلاخره امروز بعد از اینکه سه بار نوبت آتلیه را بخاطر تصادف ودرگیری بابایی بر ای تعمیر ماشین، تعویض کردیم ،ساعت دوازده ظهر  به آتلیه رفتیم.البته از ساعت ده بابایی گرفتار سشوار کشیدن و درست کردن موهای بنده بودند .ساعت یازده ونیم آماده شدیم وبسمت خیابان چمران ،خیابان نیایش،آتلیه بنیز حرکت کردیم تا لحظات خوش بارداری مامان از پشت دوربینهای این آتلیه ثبت بشه. عکاس یه خانم صبور و شوخ طبعی بود با ژستهای متفاوت کلی از من و بابایی عکس گرفتند. اما گرفتن بعضی ژستها باعث شد که من حین عکاسی کمردرد بگیرم و تحملم کم شود طوری که درآخرین لحظات از درد کمر و پا نمیتونستم بایستم . دوست داشتم زودتر این ژست گرفتن ها تمام بشه و زودی به خونه برگردیم ، به هرحال به هرسختی بود، عکس گرفتیم ،چهار نمونه از کار را ، به اضافه دوتا اشانتیون یکی برای مامان فروغ و یکی برای مامان زهرا سفارش دادیم . قرارشد دو هفته دیگه برای تحویل عکسها به آتلیه برویم ،شب نیز خانه عمه من به صرف دلمه خورون دعوت بودیم. وای دلمه ، نگم برات که بابایی عاشق دلمه برگ موست. امیدوارم کوچلوی منم مثل بابا و مامانش از خوردن دلمه لذت ببره.

 

 

 

 

پسندها (5)

نظرات (0)