ماهان احمدی حیدریماهان احمدی حیدری، تا این لحظه: 5 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره

ثبت بهترین لحظات زندگی پسرم

آزمایش و سونو غربالگری 1

1396/11/14 22:01
نویسنده : مامان ساره
189 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق کوچولوی من

موجود کوچولوی شیطون و ناز من،  امروز صبح برای سونو گرافی و آزمایش ان تی(سونو سلامت نوبت اول) با بابا محمد و مامان زهرا مهربونت به  مطب دکتر شکرالهی رفتیم ،یکم شلوغ بود ولی من به عشق دیدین تو منتظرموندم. زمانی که نوبتم شد   آقا دکتر ، بابا یی را هم برای دیدنت صدا زد . عزیز کوچولو ،ما تورا با ابعاد خیلی بزرگتر دیدیم ،کاملا پیدا بودی و دکتر  شما را با دستگاه   هی این ور اون هل می داد ، من  و بابایی داشتیم برات می مردیم البته سونو در دو مرحله انجام شد چون دکترگفته بودند  مرحله بعدی باید  بعد از ناهار خوردن و بامثانه خالی باشه.  با بابا محمد به رستوران رفتیم  ،بابا محمد  برای من یک دست زرشک پلو با مرغ خریدند بعد از خوردن ناهار بلافاصله دوباره برای دیدن شما  به مطب برگشتیم  .دکتردر حین انجام سونوگرافی به من گفتند  بلند سرفه کنم من تاچند بارسرفه کردم عشق کوچولوم یهویی  دستاشو بالا برد .وای کوچلو موچولوی مادر، من و بابایی از این کارت بینهایت ذوق کردیم .عزیزم خیلی با مزه بودی هی قل می خوردی ،سن تو الان 11 هفته و شش روزاست . خلاصه بعداز  سونوگرافی به آزمایشگاه نشاط رفتیم و آزمایش ان تی را هم انجان دادم .و قتی داشتیم  بهخونه برمیگشتیم   تو ی راه بابایی برای من یه عالمه توت فرنگی خرید  تا  کوچولوی مامانی نیز از خوردن توت فرنگی ها لذت ببره. خدارو شکر که سالم و نرمال بودی عزیزم.عصر نیز همه باهم برای خرید بیرون رفتیم و من برای اداره  2 دست مانتو بارداری و یک کیف خریدم و مامان جون زهرا برامون چغور پغور  و سمنو خرید وای من عاشق این غذا هستم ولی نتونستم زیاد بخورم چون میترسیدم برای عشق کوچولو م مضر باشه ..

پسندها (2)

نظرات (0)