ماهان احمدی حیدریماهان احمدی حیدری، تا این لحظه: 5 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

ثبت بهترین لحظات زندگی پسرم

تنهایی های من و مادرم در شیراز

1397/3/6 21:54
نویسنده : مامان ساره
129 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بر بوکسر مادر

این روزها همش در حال چک کردن تعداد لگد های شما هستم و اگر لگدی از جانب شما حس نکنم بسیار ناراحت میشوم. مدام دوست دارم مامان را لگد بارون کنی تا از استرس و ناراحتی بیرون بیاد. هر بار که غذا می خورم روی دست چپم می خوابم و منتظر نمایش های هیجان انگیز بوکسر کوچولو میشم.خدارا شکر این روزها بیشتر از قبل با  بابا محمد در تماس هستم نگرانیم از جانب او کمتر شده و احتمالا تا آخر هفته به ست ایران حرکت می کنند سه شنبه بعد از اینکه آقا جون ما را به دکتر بردند، به بوشهر رفتند .من و مامان جون زهرا  درشیراز تنها مانده ایم ماه رمضان است معمولا صبحها در خانه می مانیم  و بعداظهرها با مامان جون به پارک محلی نزدیک خونه میریم. من و مامان جون کلی دوست پیدا کردیم. من هر کودکی را که در حال بازی میبینم  شما را در پارک تصور می کنم که با چه شور و شووقی در حال بپر بپرید. این روزا برای من و مامان جون زهرا که تنها هستیم  به سخت می گذرد اما  خوشحالم که بابایی داره بعداز مدتها انتظار بر می گرده.  انشالله تا دو هفته دیگه بابا محمد پیش ماست. در ضمن این هفته نیز برای اکو قلب شما به مطب دکتر چیریک رفتم.خدا را  شکر قلب جگر طلام مثل ساعت عالی کار میکرد . قرار شده وقتی شما سی هفته شدید برای سونو و ویزیت مجدد پیش خانم دکتر ناطقی بروم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)