هفت روزگی گل پسرم
امروز شنبه سیزدهم مرداد ماه است ، گل پسرم، هفت روزگیت مبارک. دیشب چون به مراقبت نیاز داشتید ، بیچاره مادر جون فروغ تا صبح بیدار بودند و از شما پرستاری کردند . صبح به همراه ، مامان زهرا و بابا محمد شما را نزد دکتر باقری بردم که آزمایش زردی شما را بهش نشون بدیم که شکر خدا دکتر گفتند حتی دیگه نیاز نیست زیر دستگاه نگهش دارید و برای شما قطره شیر خشت تجویز کردند و چون شبها نااروم بودید و مدام به خودتون می پیچیدید دارو برای درمان کولیک تجویز کردند و توصیه کردند که علاوه بر شیر مادر می توانید از شیر خشک ببلاک کامفورت نوش جان کنی. البته شما در این مدت به سختی شیر من را میخورید و من مجبورم هر دو ساعت یکبار با شیردوش برقی شیر بجوشم و از طریق شیشه شیر به شما شیر بدهم .عصر نیز با مادر جون زهرا و بابا محمد برای کشیدن بخیه به مطب خانم دکتر ناطقی رفتم . البته قبل از رفتن به مطب بابا جون یک جعبه شیرینی خریدند و یک عدد تابلو منبت کاری شده از بازار وکیل برسم یادبود و تشکر از زحمات خانم دکتر به اون هدیه دادیم.