ماهان احمدی حیدریماهان احمدی حیدری، تا این لحظه: 5 سال و 9 ماه و 12 روز سن داره

ثبت بهترین لحظات زندگی پسرم

حنابندان خاله سوده

1397/6/15 23:31
نویسنده : مامان ساره
138 بازدید
اشتراک گذاری

امروز پنج شنبه 15 شهریور ماه است .چهل روزگیت مبارک .  امشب حنا بندان خاله سوده است. دیشب همگی برای تزیین مراسم حنابندان تا دیروقت درحال بادکنک آرایی  و تزین منزل آقاجون بودیم. . از ترس اینکه  مبادا  بادکنکها بترکن و شمابیدار شوید و بترسید ، امروز ظهر شما را پیش مامان فروغ  گذاشتم و خودم به تنهایی   به خونه آقا جون آمدم ، کمی به مادر جون  زهرا کمک کردم و به خونه برگشتم ، عمو مهدی نیز از اصفهان آمده بودند .عمه مهسا برای شما یک نی نی لالای ناز هدیه فرستاده بودند..مادر جون زهرا با من تماس گرفتند و گفتند اگر میتوانی برای شام امشب مهمان ها،  مرغ بندری درست کن.دست به کار شدم و با کمک بابایی شام را درست کردیم . تا شام درست شد و ما آماده شدیم دیرموقع شد. آقا جون تماس گرفتند و گفتند عجله کنید که مهمانها آمده اند و منتظر شما هستیم . موهام را با عجله سشوار کشیدم و من ، شما به همراه مادر جون فروغ به حنابندان رفتیم. صدای نی انبان پیچیده بود.همه آمده بودند. مادر جون فروغ شما را در نی نی لای لای گذاشتند و در اتاقی دیگر مراقب شما بودند که صدای نی انبان شما را اذیت نکند . تا پاسی از شب آنجا بودیم و کلی به ما خوش گذشت . خوشبختانه گل پسرم اصلا گریه نکرد .قربون اون گل پسر ماهم برم که چقدر مظلوم و آرام بود.

پسندها (1)

نظرات (0)