ماهان احمدی حیدریماهان احمدی حیدری، تا این لحظه: 5 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

ثبت بهترین لحظات زندگی پسرم

بازگشت به بوشهر به همراه گل پسرم

1397/5/17 21:55
نویسنده : مامان ساره
149 بازدید
اشتراک گذاری

امروز چهارشنبه 17 مرداد ماه، صبح با گریه های ناز پسر کوچولو بیدارشدیم .بابا محمد برای تعمییر ماشین رفتند و من و مادرجون فروغ مشغول بستن چمدانها  و آماده کردن بساط سفر شدیم .بعد از ناهار خوردن  کمی استراحت کردیم قبل از رفتن باید کمی خرید می کردیم  با بابا محمد برای خرید بیرون رفتیم وکلی شیرینی برای پذیرایی از  مهمانهایی که در آینده برای دیدن شما خواهند اومد همچنین نقل و اسمارتیز برای گیفتهای شما خریدیم . شیراز را بعد ازچهار ماه با خاطرات خوب و دلنشینش به همراه بزرگترین هدیه خدا در ساعت 6بعداز ظهر ترک نمودیم . شما در کریر خوابیده بودید و به همراه مادرجون در عقب ماشین بودید و خداراشکر تا بوشهر آرام خوابیده بودید و اینبارهم بابا محمد با حوصله و احتیاط رانندگی میکردندتا اینکه شما احساس ناراحتی نکنید بعد از این همه دوری از شهر و دیارت با وجود گرمای شدید ، هر لحظه که به بوشهر نزدیک می شدیم ،  بوی دریا و شرجی ، بسیار دل انگیز بود. خوشال بودم  که با وجود  اینهمه مشکلات با شازده پسرم پیروزمندانه به خانه برگشته بودیم .  پسرم به خونه خوش آمدی.

پسندها (4)

نظرات (2)

مامان صدرامامان صدرا
21 فروردین 98 14:40
رسیدن بخیر ❤❤
مامان ساره
پاسخ
تشکر😍
🥀نوزیتا🥀🥀نوزیتا🥀
21 فروردین 98 16:05
انشالله که خوش گذشته براتون رسیدن بخیر
مامان ساره
پاسخ
سپاس