ورم پا و خرید کفش طبی
گل پسرم امروز سیزدهم خرداد است. قرار بود خاله راحله و عمو حبیب این چند روز تعطیلی به شیراز بیایند. اما متاسفانه در دقیقه نود عمو حبیب بخاطر اینکه ماه رمضان است و روزه اش خراب میشود از آمدن به شیراز منصرف شدند و خاله راحله به تنهایی با اتوبوس به شیراز آمدند .مامان زهرا امروز فشارش بالا بود و من و بابا محمد او را به درمانگاه محد رسول الله در زرهی بردیم .من چند روز است بخاطر ورم پاهام دیگه نمیتونم کفشهای همیشگی ام را بپوشم .بابا محمد از داروخانه درمانگاه یک کفش تابستانه طبی شیک برای من گرفتند .وای چقدر راحت شدم .
من و بابایی توی ماشین منتظرنشستیم تا مامان زهرا نوبتش بشه که خاله راحله تماس گرفتند و گفتند که به ترمینال رسیده .من به همراه بابا محمد بدنبال خاله راحله رفتیم و بعد از دیدن خاله راحله همگی پیش مامان جون زهرا به درمانگاه آمدیم.شب نیز با خاله راحله به چمران رفتیم و شام را بیرون خوردیم.