ماهان احمدی حیدریماهان احمدی حیدری، تا این لحظه: 5 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

ثبت بهترین لحظات زندگی پسرم

سفر به شهرکرد

1398/3/20 9:38
نویسنده : مامان ساره
237 بازدید
اشتراک گذاری

 

بابا محمد چهارم خرداد از دبی برگشتند،قرار شد یه مسافرت جانانه داشته باشیم و تصمیم بر این شد به چهارمحال بختیاری و اصفهان برویم،از قبل  مهمانسرای اداره را برای تعطیلات عید فطر رزرو کرده بودم ،قرارشد از چهاردهم الی نوزدهم خرداد در مسافرت بسر ببریم. قرار بود اول با آقاجون به همراه مامان جون زهرا و عمو مهدی و مادرجون فروغ به مسافرت برویم که مادرجون فروغ تماس گرفتند وگفتند که به دلایلی نمیتوانند به شهرکرد بیایند و قرار است به شمال بروند.پس تصمیم گرفتیم که با خانواده خاله سوده و راحله همسفر شویم. متاسفانه باوجود اینکه از قبل برای شش روز مهمانسرای اداره  رزرو کرده بودم ولی برای چهار روز به ما اجازه اسکان دادند ،روز پانزدهم خرداد روز عید فطر ساعت پنج صبح به سمت شهرکردحرکت کردیم ،در طول مسیر بدلیل اینکه شما خسته میشدید ومرتب بهانه میگرفتید،مدام توقف داشتیم،تا اینکه ظهر در تفریحگاه  مال‌خلیفه در لردگان ناهار خوردیم و بعد ادامه مسیر و استفاده از طبیعت باعث شد ساعت ده شب به مهمانسرا برسیم .عملا یکروز از تاریخ رزرو مهمانسرای ما کسر شد . روز شانزدهم ساعت ده باهمراهی دوست خانوادگی خاله راحله به سمت چشمه زنه حرکت کردیم ،ظهر دیرموقعه به آنجا رسیدیم هوا گرم بود و متاسفانه نتوانستیم جای مناسبی برای اسکان پیدا کنیم اما از وجود چشمه وآب روان آنجا بینهایت لذت بردیم،شما مدام درحال تقلا برای رفتن در آب بودید،ناهار را در پارکی اطراف چشمه زنه خوردیم و به سمت مجتمع تفریحی گرداب  شهر بن حرکت کردیم و قرار شد شب را آنجا بمانیم،بابا محمد  وشما برای دیدن خانواده خاله جان بابا محمد رفتید ومن به همراه دوخاله  روی آتشی که بابا برپا کرده بود چای هیزمی و آش کشک درست کردیم تا شما برگشتید،هوا سرد شده بود و بشدت باد می‌وزید بخاطر راحتی شما شب به مهمانسرای برگردشتیم اما خاله راحله وعمو حبیب شب را تا صبح در آنجا گذراندند. شب هفدهم نیز عمو حبیب را سوپرایز کردیم و به مناسبت تولدش یک جشن کوچولو در بام شهر کرد برایش گرفتیم،هجدهم خرداد به چمه نار شهر سامان رفتیم واقعا منظره و هوای اونجا عالی بود ،حسابی به ما خوش گذشت .صبح روز نوزدهم از شهرکرد به سمت اصفهان حرکت کردیم.

 

 

پسندها (3)

نظرات (3)

نرگسنرگس
19 مرداد 98 14:10
همیشه به سفر و شادی...❤️

19 مرداد 98 15:59
عزیزم چقدر نازه آقا پسرتون به وبلاگ منم سر بزنید
❤️Maman juni❤️Maman juni
20 مرداد 98 3:01
همیشه ب. شادی و گردش عزیزم