هشت و نه ماهگی گل پسر
بیست و سوم فروردین بابا محمد برای انجام امور اداری به تهران رفتند که انشالله از اونجا به دبی بروند
بیست ونهم فروردین مادرجون و عمو مهدی بعداز بیست روز ماندن دربوشهر ساعت نه شب به سمت اصفهان حرکت کردند و باز ناراحتی مادرجون بخاطر دوری از شما
سی فروردین به شیراز رفتیم،آقا جون برای،شما توپ خریدن که شما از دیدن توپ خیلی ذوق کردین . دربین راه ایستادیم و شما با آقا جون کلی توپ بازی کردید.
اول اردیبهشت شیراز شهر گلها و گردش در باغ ملی
بازیگوشیهای گل پسر
سوم اردیبهشت ماه رفتن به آرایشگاه و کچلی کلوچه مامانی
هشتم اردیبهشت ماه، رفتن بابا محمد به دبی و برگشت ما به بوشهر
ایستادن گل پسر بدون کمک و شروع دست زدن های جانانه اش در هفدهم اردیبهشت ماه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی